- تلاش در وقت گذاری و رسیدگی به خود : کمک به رفع نیازهای دیگران بدون شناسایی و ارضای نیازهای فرد نا ممکن است . باید فرد توجه کند که چه کارهایی او را خوشحال می کند ، سپس وقت کافی برای انجام دادن آنها در نظر بگیرد .
-سرمایه گذاری در روابط نزدیک و صمیمانه : باید هر فرد وقت و محبت خود را به اشخاصی که دوست دارد هدیه دهد.
-تلاش در به انجام رساندن کارها مورد علاقه : هر فرد باید ، دنبال مبارزه طلبی هایی بگردد که به ارضای نیاز خود برای انجام دادن کارهای دارای معنی و هدف از نظر خود کمک می کند . هم چنین باید از فرصت های نامنتظر برای آزمون چیزها و کارهای متفاوت استفاده کند .
-دادن نیرو و انرژی به خود : رسیدگی به وضع سلامت جسمانی برای مراقبت از سلامت روان اهمیت دارد .
-پرهیز از افراط و تفریط : روحیه همه گاهی قوی و گاهی ضعیف می شود . ولی باید سعی کرد که به نوعی حالت تعادل یا حد وسط رسید.
-خوش بین بودن : اگر فرد همواره در پی آن باشد که ببیند در زندگی چه کمبودهایی دارد ، آن عیبها را خواهد یافت و احساسش نسبت به خود از آنچه هست بدتر خواهد شد . باید فرد به دنبال جنبه های و جلوه های مثبت زندگی خود بگردد.
-نوع دوستی : نیکی کردن به دیگران ممکن است باعث شود فرد احساس خوبی و شادی کند . نوع دوستی ، کمک یا بخشش به دیگران بدون توجه به نفع شخصی ، احساس احترام به خود را افزایش می دهد . نوع دوستی , هم چنین ممکن است به کاهش فشارهای روحی و جسمی بینجامد و از سلامت و تندرستی فرد محافظت کند . بیشتر ما افرادی نوع دوست هستیم . ما تا آنجا که توان داشته باشیم به امور خیریه کمک می کنیم ، برای کمک به سالمندن یا از کار افتادگان داوطلب می شویم ، به افراد بی سواد خواندن و نوشتن یاد می دهیم و یا آماده ایم به عنوان برادر یا خواهر بزرگتر کودکان و نوجوانان نیازمند عمل کنیم . دلیل عمده انجام دادن این کارها آن است که ما صمیمانه می خواهیم به دیگران یاری دهیم.
احسان و بخشش به همان اندازه که به دریافت کنندگان کمک میکند ، برای بخشندگان هم مفید است . بسیاری از افرادی که برای انجام دادن امور خیر داوطلب می شوند از نوعی احساس سرشار از عافیت خبر می دهند که به ( نشاط کمک کنندگان ) مشهور شده است . این حالت ، نوعی احساس آرامش و رهایی از استرس ، افزایش انرژی ، گرمی ، افزایش احساس با ارزش بودن و حتی کاهش احساس درد و ناراحتی را شامل می شود .
هانس سلامی (Hans selye) بنیانگذار پژوهش در زمینه استرس ، همکاری با دیگران به خاطر خود را با عنوان ( خودخواهی نوع دوستانه ) توصیف کرده است که ما از طریق آن ، با کمک به دیگران برای تامین نیازهایشان ، نیازهای خود را نیز برآورده می کنیم . این مفهوم در واقع تعبیر جدیدی از قانون اخلاق طلائی مشهور است ( با دیگران همچنان رفتار کن که میل داری آنان با تو رفتار کنند ) تفاوت مهم در آن است که شما با ابزار دوستی و کمک کردن به همسایه خود ، محبت و کمک او را به سوی خود جلب می کنید .
-شوخ طبعی: شوخ طبعی و مزاح ، که به ما اجازه می دهد ترسها و دیگر احساسات منفی خود را بدون ایجاد ناراحتی برای خودمان یا دیگران بیان کنیم. یکی از سالمترین راه های مقابله با فراز و نشیب های زندگی است . بنابراین دکتر ویلیام فرای (Williamfry) استاد دانشگاه استانفورد که تاثیر های خنده و شوخی را بر سلامت جسمی و روحی به مدت 3 سال مورد بررسی قرار داد ، خنده در هر روز به اندازه 10 دقیقه ورزش قایق سواری و پارو زدن برای کار کردن قلب و عروق بدن مفید است . همچنین باعث تغییر شکل امواج مغزی و ضرب آهنگ تنفس می شود ، از احساس درد می کاهد ترشح هورمون های مربوط به استرس را کاهش می دهد و با افزایش فعالیت سلولهای کشنده طبیعی بتعث تقویت ایمنی بدن در مقابل بیماری ها می گردد .
شوخی و خنده روش هایی برای بیان عواطف صادقانه ، غلبه بر ترس و تردید و برقراری ارتباط با دیگران است . حتی در زمان ابتلا به بیماری های درمان ناپذیر و مرگ بار ، شوخی می تواند به افراد کمک کند که روزهای آخر زندگی خود را با شادی و نشاط سپری کنند . فایده دیگر شوخی کمک به فرو نشاندن خشم و عصبانیت است ، تقریبا امکان ندارد که انسان هم بخندد و هم عصبانی بماند.
-داشتن روابط اجتماعی: برقرار کردن ارتباط با دیگران به بهبود سلامت جسمی و روانی کمک می کند ، داشتن روابط گروهی با کاهش هورمون های مربوط به استرس به حفظ تندرستی یاری می رسانند .
-حفظ سلامت جسم : نگه داشتن سلامت بدن ، به وسیله ورزش و تغذیه صحیح ، به سلامت فکر و روان کمک می کند . علت این موضوع آن است که ورزش میزان بعضی مواد شیمیائی موجود در مغز را تغییر می دهد و جریان خون و جذب اکسیژن را می افزاید . این تغییرات می تواند بر دستگاه اعصاب مرکزی اثر گذارند و دگرگونی خوشایندی را در احساس و حال فرد به وجود آورند . ورزش همچنین به ایجاد تغییرات روانی تدریجی می انجامد . فعالیت بدنی به خودی خود می تواند در ذهن انسان را از تمرکز به افکار مزاحم و آزار دهنده باز دارد . کسانی که به طور مرتب ورزش می کنند به نوعی احساس مهارت و تسلط بر خود دست می یابند و عصبانیت و نگرانی خود را با حرکات ورزشی تخلیه می کنند .
این تغییرات در امر تغذیه صحیح نیز ایجاد می شود داشتن چندین وعره غذایی کم حجم ولی مغذی و همچنین استفاده صحیح از مواد غذایی از جمله عوامل تاثیر گذار بر روان هستند .
برای شاد بودن و شاد زندگی کردن نیازمند رفتارهائی مناسب و موثر هستیم تا بتوانیم در دیگران نفوذ کرده و چهره ای مشخص و شاد را نشانه خود قرار دهیم .
1- همیشه چهره خندان و متبسم را در نگاه و صورت خود داشته باشیم .
2- در معاشرت با اطرافیان ، با احساس و شاداب باشیم .
3- رفتارهای مثبت را برجسته و به آنها توجه نماییم .
4- از کلمات محبت آمیز و خودمانی در سخنان خود استفاده کنیم .
5- کبرو غرور بی جا نداشته باشیم وخود را برتر از دیگران ندانیم .
6- دیگران را دعوت به لبخند و شادی نماییم .
7- برنامه های شاد در ساعات تفریح و استراحت خود داشته باشیم .
8 – سعی در ایجاد فضای سبز در منزل ومکان زندگی خود داشته باشیم . ( استفاده از گلهای زیبا و معطر محیط زندگی را باطراوت و آدمی را شاد می نماید)
عصری که ما در آن زندگی می کنیم به کلی متفاوت از زمان های گذشته است پدیده های جدید متنوع و به هم پیچیده آنچنان فراوان و نو به نو شده اند که دانایی ها، توانایی ها و امکانات را اجتناب ناپذیر می کند. البته این دانستنی ها و مهارت ها باید قادر باشند امنیت روانی و احساس زیبایی دوستی را در مواجهه با مشکلات زندگی تضمین کند. در روند استفاده از امکانات در راه مقابله منطقی و فراگیر مسایل دنیای جدید به خصوص نگرش های جوانان باید از اصول بهداشت روانی استفاده نمود، چرا که نوجوانان ما نیازمند فضای شاد برای شاداب زیستن هستند. در شرایطی که اکثر منازل در مناطق شهری تبدیل به آپارتمان های کوچک و تاریک و به دور از فضاهای بازی و حرکتی برای کودکان است حداقل کاری که می توان در تامین بهداشت جسمی و روحی آنان داشته باشیم ایجاد فضای مفرح و شادی بخش در مدرسه است چرا که دانش آموزان چندین ساعت از روز را در مدرسه می گذرانند و اگر فضاسازی مناسبی در مدارس انجام شود مسلما به شاد زیستن فرزندان خود کمک بسیار مهمی خواهیم کرد.
با توجه به اینکه جامعه ی فردا را فرزندان امروز ما اداره خواهند کرد.اگر خوب تعلیم بیابند و خدایی تربیت شوند جامعه نیز شاداب ومنظم و خوشبخت و سالم خواهدبود.درغیر این صورت هیچ امیدی نمی توانیم داشته باشیم .با این حال شکی نیست که در امر به سازی میهن اسلامی مان باید پیش از هرچیز و بیش از همه چیز به مسئله آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت اهمیت بدهیم.
براى این که سلامت جسمانى و روانى کودکان، دانش آموزان، اطرافیان و خودمان حفظ شود، باید سعى کنیم با شناسایى عوامل مؤثر بر شادى، موجبات تقویت عوامل مثبت و تقلیل عوامل منفى مؤثر بر شادى را فراهم کنیم.
از آن جا که شادى بزرگ ترها عامل مؤثر در شادى و نشاط کودکان است و اولیا و مربیان غمگین نمى توانند فرزندان و دانش آموزانى شاد تربیت کنند، از این رو با ارائه نظام اعتقادى درست براى دستیابى به شادى، مى توان به افزایش شادى در میان افراد جامعه کمک کرد. به این ترتیب مردم مى توانند تغییرى مثبت در زندگى خود به وجود آورند، احساس پیشرفت و لذت در زندگى داشته باشند و به شادى و مسرت دائمى دست یابند و فقط در این صورت است که مى توانند شادى و مسرت را در وجود کودکانشان نیز پرورش دهند.
لذا سیراب نشدن فرزندان از محبت و عاطفه کافی، عدم تعادل روحی و روانی را بهدنبال دارد، نا آشنایی خانوادهها به روشهای مؤثر تعلیم و تربیت را میتوان با آموزش احساس مسؤولیت در برابر خود، خانواده، واقع بینی توام با نگرش مثبت، تقویت روحیه همکاری و کار گروهی، آموزش مهارتهای زندگی، تقویت مهارت ادراکی، و..... به کمک کلیه دستاندرکاران محیط آموزش تا حدود زیادی حل کرد تا نهایتا محیطی شاداب، سازنده، قانونمند ایجاد شود و نتیجتا فرزندانی مفید، هدفمند و کاربردی به بار آید.
دانشآموزان مهمترین رکن نظام آموزش و پرورش هر کشوری محسوب میشوند.
عواملی که میتواند این سرمایه ملی را برای رشد بهینه و کیفی آماده سازد، مهارتهای رفتاری است که در محیط آموخته میشود نه فقط محفوظات علمی.
مدارس تامینکننده نیروی کیفی جامعهاند و نه فقط تامینکننده کمیتی از خیل عظیم نیروی انسانی که بهعنوان تحصیل کرده روانه جامعه میشوند. پس شناسایی و ایجاد زمینه برای رشد خصایل ممتاز بشری، اولین دغدغه دست اندرکاران تعلیم و تربیت در کلیه فعالیتهای علمی یا فرهنگی است که باید با تمام وجود خود را وقف ایفای این وظیفه سنگین کنند.
نشاط و شادابی در مدرسه باعث رشد و تکامل همه ابعاد وجودی یک دانشآموز در بعد جسمانی، شناختی، عاطفی، اخلاقی و معنوی میشود. چنانچه یک بعد از این ابعاد دچار صدمه شود و یا مورد غفلت و فراموشی قرار گیرد، دانشآموز به تواناییها و شایستگیهای کامل دست نخواهد یافت.
این وظیفه مسئولین تعلیم و تربیت است که شرایطی را فراهم آورند تا تمام نیازهای او تامین شود.
شاد زیستن برای کودک به همان اندازه مهم است که تغدیه خوب، محبت کردن و حفاظت از او اهمیت دارد، زیرا سلامت روحی و روانی و فیزیکی و جسمانی او را تامین میکند.
نرخ شادی و خنده در مدارس ما بسیار پایین است. میزان شیوع خنده و توسعه فضای فرح بخش در آموزشگاهها مورد بیمهری قرار گرفته است.
در جامعه و مدرسه فاقد شادی، سخنگفتن از شادی قدری مشکل خواهد بود. یکی از مشکلات هر جامعه غفلت از شادی و نشاط و در نتیجه افزایش بیماریهای مختلف روانی از قبیل اضطراب و افسردگی است. با شادی و نشاط زندگی معنا پیدا میکند و در پرتو آن دانشآموزان خصوصاً در دوران نوجوانی و جوانی میتوانند خود را ساخته و قلههای سلوک و پلههای ترقی را چالاکانه بپیمایند. جامعه زنده و پویا جامعهای است که عناصر شادیآفرین در آن فراوان باشد.
در گذشته بهنظر میرسید که وظیفه آموزش و پرورش تولید عدهای فارغ التحصیل است که فقط بتوانند امرار معاش کنند اما چنین مینماید که در قرن جدید نظامهای آموزش و پرورش این مرحله را پشت سر گذاشته و سرلوحه تعلیم و تربیت در یک جمله خلاصه شده است؛ « شوق زندگی کردن را به دانشآموزان بیاموزیم». پس باید معتقد باشیم که درحقیقت رشد پایدار ما در گرو شادی پایدار است.
بیان مسأله
در آموزش و پرورش مدرن افزون بر مهارت های خواندن، حساب کردن و نوشتن نیازهای جدیدی در قالب کسب مهارت زیستن و حل مسئله وچگونگی رویارویی با چالش های هزاره سوم مطرح شده است پژوهش ها حاکی از آن است که فرایند تعلیم و تربیت فعال متخصص وجود شور و طرب، نیاز و جوشش، تلاش و پشتکار و نشاط در همه ی ابعاد آن است چرا که هر گونه ارتباط و تعلیمی که بدون روح تحرک، پویایی و شادی و نشاط باشد به شکست منتهی می گردد. شادی یکی از نیازهای اساسی انسان و لازمه زندگی اوست. پیامبر اکرم می فرمایند بازی کنید و شاد باشید همانا من ناراحتم که در دین شما خستگی و بی نشاطی دیده شود.
فوردیکسون (1998) اظهار داشته است که شادمانی و سرور قسمتی از شادکامی است که منجر به بازی و سرگرمی شده و امکان توسعه مهارت های جسمی اجتماعی و ذهنی را فراهم می سازد و علاقه منجر به اکتشاف و افزایش معلومات می گردد. مدرسه شاد می تواند شوق زندگی را به دانش آموزان هدیه دهد.
تحقق اهداف متعالی آموزش و پرورش و لزوم توجه به روحیات و ویژگی های نسل دانش آموز ایجاب می کند که اداره امور مدارس مبتنی بر افزایش قدرت تصمیم گیری استقلال نسبی انعطاف پذیری و روش های غیر متمرکز و مشارکت جویانه باشد تا بتواند فضای عمومی مدرسه را پویا پرنشاط و فعال نموده و توانمندی ها و خلاقیت های مدیران معلمان و دانش آموزان را به خوبی شکوفا و متجلی سازد. (ص 6 آیین نامه های اجرایی مدارس)
علم به مطالب بیان شده باعث تقویت مسئولین آموزش و پرورش از جنبه تئوریکی می شود. اما مسأله این است که این مبانی تئوریکی کمتر عملی می شود. شاهد این مدعا دانش آموزان است که در مدرسه با نگاههای مکرر به ساعت منتظر پایان ساعت مدرسه و رهایی از آن هستند. توجه به این نکته لزوم تجدید نظر در شیوة ادارة مدرسه و برنامه های آن را به ما گوشزد می کند. بنابراین هر یک از ما ملزم به ارائه برنامه هایی جهت شاد کردن محیط مدرسه برای دانش آموزان هستیم تا شوق حضور در محیط شاد مدرسه را در دانش آموزان ایجاد کنیم تا بدینوسیله به ارتقا سطح کیفی تعلیم و تربیت کمک نماییم.
دانشآموزان مدارس ما به جای لذت دوران کودکی و فراگیری مهارتهای زندگی مجبورند برای گذراندن دوران تحصیلات عمومی و گرفتن مدرک، مسیری طاقتفرسا را آن هم غالبا با بیرغبتی طی کنند. این در حالی است که در کشورهای توسعهیافته، فرد شادترین لحظات زندگی خود را در مدرسه میگذراند و نه تنها با مدرسه احساس بیگانگی نمیکند بلکه بخش عمدهای از زندگی اجتماعی خود را در آنجا تجربه میکند. اما اشکال در چیست و چه عیبی در نظام آموزشی ما وجود دارد که مدارس را برای بچهها خستهکننده کرده تا از هر فرصتی برای تعطیلکردن و به عبارتی گریزانبودن از درس و مدرسه استقبال کنند. سالهاست که بحث بازنگری در شیوه و نظام آموزشوپرورش، چه از نظر محتوای کتب درسی و چه از نظر ساختار و برنامههای آموزشی و اداری مطرح است، اما این تغییرات گوناگون نتوانسته مدرسه را برای دانشآموزان به محیطی جذاب و مفید و شاد تبدیل کند. از نظر نگارنده، عواملی وجود دارد که بدون شک مانع ایجاد و نهادینهشدن نشاط و سرخوشی در دانشآموزان میشوند که میتوان با شناخت و تعدیل آنها این دغدغه را برطرف کرد.
سنگین و حجیمبودن کتابهای درسی دانشآموزان در تمام مقاطع که علاوه بر ایجاد خستگی و دلزدگی دانشآموزان، عملا فرصتی برای آموزش عمیق مطالب باقی نمیگذارد. محیط خشک و بدون جذبه مدرسه، ساختمان فرسوده و تزئینات و رنگآمیزی نامناسب و نورگیرنبودن کلاسهای مدرسه، تدریس به شیوههای عموما سنتی، معلممحوری، الزام پذیرش بیچونوچرای دانشآموز، عدم تعامل دوجانبه معلم و دانشآموز در فرایند کلاس که موجب بیحوصلگی و خستگی زودرس میشود. رابطه غیرصمیمی و خشک بین معلم و دانشآموز و الزام به انجام تکالیف سنگین و بیتوجهی به نظرات و احساسات آنها، مسئله تنبیه بدنی در برخی کلاسهای درس که هرازگاهی اخباری از برخورد خشن معلم با دانشآموزان شنیده میشود. همچنین از دیگر عواملی که موجب عدم رغبت دانشآموزان برای حضور در کلاسها و بیعلاقگی آنها به مدارس میشود، برگزاری کلاسهای صبح زود است که علاوه بر تأثیراتی که بر سلامتی بچهها دارد، آنها را از مدرسه بیزار میکند. همچنین ایجاد استرس و اضطراب ناشی از روشهای نادرست آموزشی و محیط مدرسه موجب بیانگیزگی دانشآموزان برای حضوری شاداب در مدرسه میشود.
برای دستیابی به تحقق آرمانهای مربوط به شادابسازی مدارس باید تحولات جدی در نگرش مدیران و مسئولان نظام آموزشوپرورش ایجاد کرد. در واقع شادابسازی مدارس را باید در ابعاد ظاهری و ابعاد معنوی جستوجو کرد. با توجه به اینکه جامعه فردا را فرزندان امروز ما اداره خواهند کرد، اگر خوب تعلیم بیابند و تربیت شوند جامعه نیز شاداب و منظم و خوشبخت و سالم خواهد بود. در غیر این صورت، هیچ امیدی نیست. برای اینکه سلامت جسمانی و روانی دانشآموزان حفظ شود، باید سعی کنیم با شناسایی عوامل مؤثر بر شادی، موجبات تقویت عوامل مثبت و تقلیل عوامل منفی مؤثر بر شادی را فراهم کنیم. از آنجا که شادی بزرگترها عامل مؤثر در شادی و نشاط کودکان است و اولیا و مربیان غمگین نمیتوانند فرزندان و دانشآموزانی شاد تربیت کنند، از اینرو با ارائه نظام اعتقادی برای دستیابی به شادی، میتوان به افزایش شادی در میان افراد جامعه کمک کرد. به این ترتیب، مردم میتوانند تغییری مثبت در زندگی خود به وجود آورند، احساس پیشرفت و لذت در زندگی داشته باشند و به شادی و مسرت دائمی دست یابند و فقط در این صورت است که میتوانند شادی و مسرت را در وجود کودکان خود نیز پرورش دهند.
شادزیستن برای کودک به همان اندازه مهم است که تغدیه خوب، محبتکردن و حفاظت از او اهمیت دارد، زیرا سلامت روحی و روانی و فیزیکی و جسمانی او را تأمین میکند. نرخ شادی و خنده در مدارس ما بسیار پایین است. میزان شیوع خنده و توسعه فضای فرحبخش در آموزشگاهها کم است. یکی از مشکلات هر جامعه غفلت از شادی و نشاط و در نتیجه افزایش بیماریهای مختلف روانی از قبیل اضطراب و افسردگی است. در گذشته بهنظر میرسید که وظیفه آموزشوپرورش تولید عدهای فارغالتحصیل است که فقط بتوانند امرار معاش کنند، اما امروزه کارکرد نظامهای آموزشوپرورش علاوه برکسب مهارتهای خواندن و نوشتن، کسب مهارت زیستن و حل مسئله و چگونگی رویارویی با چالشهای هزاره سوم را دربر دارد و سرلوحه تعلیم و تربیت در یک جمله خلاصه شده است: «شوق زندگیکردن را به دانشآموزان بیاموزیم». ولی باید معتقد باشیم که درحقیقت رشد پایدار ما در گرو شادی پایدار است. در دنیای پراضطراب و پرتلاطم امروز، آرامش و داشتن خیالی آسوده، نعمتی است که همگان آرزوی آن را دارند. از امام باقر علیهالسلام نقل است: «نزد خدا، عبادتی محبوبتر از شادکردن مؤمنان نیست». با این گواهیهای روشن از آموزههای دینی و نیز سیره ائمه، چرا محیط مدرسه برای دانشآموزان که بندگان پاک و خوب خدا هستند و میتوانند مؤمنان واقعی جامعه آینده باشند، محیطی شاد و بانشاط نباشد. مدرسه شاد میتواند شوق زندگی را به دانشآموزان هدیه دهد. روانشناسی به نام دیوید مایرز سلامت روانی فرد را در میزان داشتن سرخوشی فرد میداند و میگوید «سرخوشی نوعی احساس امنیت است؛ احساس اینکه زندگی به طور کلی بهخوبی میگذرد». این حالت خوشی و نشاط، آنی و زودگذر نیست و دارای دوام نسبتا پایداری است که بستگی به عوامل متعددی دارد. دکتر ویلیام فرای (استاد دانشگاه استانفورد) که تأثیرهای خنده و شوخی را بر سلامت جسمی و روحی به مدت سه سال بررسی کرده است، میگوید خنده در هر روز به اندازه 10 دقیقه ورزش قایقسواری و پاروزدن برای کارکردن قلب و عروق بدن مفید است. همچنین باعث تغییر شکل امواج مغزی و ضرباهنگ تنفس میشود، از احساس درد میکاهد و ترشح هورمونهای مربوط به استرس را کاهش میدهد و با افزایش فعالیت سلولهای مدافع موجب تقویت ایمنی بدن در مقابل بیماریها میشود.
ورزش و تغذیه مناسب، به سلامت فکر و روان کمک میکند زیرا ورزش میزان بعضی مواد شیمیایی موجود در مغز را تغییر میدهد و موجب افزایش جریان خون و جذب اکسیژن میشود. این تغییرات میتواند بر دستگاه اعصاب مرکزی اثر گذاشته و تغییرات خوشایندی را در احساس و حال فرد به وجود آورند. فعالیت بدنی به خودی خود میتواند ذهن انسان را از تمرکز بر افکار مزاحم و آزاردهنده باز دارد. همچنین چهره خندان و متبسم، برجستهکردن رفتارهای مثبت، بهکاربردن کلمات محبتآمیز در سخنان خود، دوری از خودخواهی و غرور، داشتن برنامههای شاد همراه ساعات تفریح و استراحت، استفاده از گلهای زیبا و معطردر محیط زندگی از راههای شادیآفرین هستند.
معلم آهنگ و فضا و جو کلاس درس را تنظیم و برقرار میکند. چنانچه قرار باشد که روح دانشآموز پرورش و رشد یابد، باید این روند از روح معلم آغاز شود. حال چنانچه روح معلم افسرده و ناتوان باشد، شانس ناچیزی برای تقویت و مراقبت از روح دانشآموزان وجود خواهد داشت. معلمانی که حضور توانمند خود را هر روز در کلاس درس نمیتوانند ارائه کنند، آنان از لحاظ انتقال فکر با دانشآموزان هماهنگ نیستند و برای پاسخگویی به نیازهای دانشآموزان آمادگی ندارند. هر معلم باید با توجه به هرگونه نقص در درک و دریافت دانشآموز بهعنوان نقصی در تدریس خود توجه و تلاش کند تا در خود توانایی کشف روشهای جدید را به وجود آورد. معلم باید این امکان را داشته باشد تا بهترین روش ممکن را انتخاب کند. هر درسی در میان درسها از اهمیت ویژهای برخوردار است و اگر شاگرد به ارزش آن درس آگاه شود، آن درس برایش معنیدارتر میشود.
هیچ نسخهای برای توسعه و پرورش بینقص یا یک مدرسه شاد و با روح و سرزنده وجود ندارد ولی میشود راهکارهایی برای فعالکردن مدرسه و کلاس تدبیر کرد تا شوق و انگیزه بیشتری در دانشآموزان به وجود آید و نشاط بیشتری احساس شود. تشخیص اهمیت مطالب غیرکلامی، توجه به زیبایی محیط آموزشگاه و کلاسهای درس، برگزاری جشنها و مراسم مذهبی، شادابسازی ظاهری در مدارس، استفاده از قاریان با صوت و لحن زیبا در صبحگاه مدرسه به صورت زنده یا با استفاده از نوارهای مناسب، استفاده از روشهای فعال تدریس و تشویقکردن و ارزشگذاری برای ایجاد حس عزت و اعتمادبهنفس و در نتیجه احساس لذت و شادی از فعالیت، نمایش فیلم و اسلاید در مدرسه، تقویت فعالیتهای هنری در مدرسه: گروه تئاتر- گروه سرود و همچنین پرهیز از بیانضباطی و بیعدالتی در مدرسه، تقویت امید به آینده در دانشآموزان، بررسی عوامل مؤثر در افت تحصیلی و ترک تحصیل دانشآموزان، تقویت احترام متقابل بین دانشآموزان و دیگر کارکنان مدرسه، از عوامل مهم و تأثیرگذار است که باید به این موارد توجه شود.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران به راهکارهای ایجاد نشاط در میان دانش آموزان اشاره کرد و گفت: مدارس تشنه نشاط و شادی هستند.
به گزارش خبرنگار مهر ، با توجه پرسش مهری که رییس جمهور همزمان با آغاز سال جدید تحصیلی اعلام کرد(آیا محیط مدرسه محیطی دلپذیر، شاد و پرنشاط است؟) گفت وگویی با سید حسن موسوی چلک رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران انجام داده ایم که در ذیل می آید.
چقدر پرسش مهری که رئیس جمهور مطرح کردند در جامعه ما ضروری است؟
- فکر می کنم در تمام طول این سال ها که پرسش مهر توسط رواسای جمهور کشور ما مطرح شد این موضوع یکی از ضروری ترین ها بود که در سال جاری توسط رییس جمهور به پرسش گذاشته شده است.
تاملی بر شاخص های مرتبط با نشاط اجتماعی و شادی و به طور کلی حوزه سلامت اجتماعی و روانی در کشور نشان می دهد که حال ما در این حوزه خیلی خوب نیست .هیچ کس هم نمی تواند منکر این موضوع شود.به عنوان مثال طبق آمار ارایه شده توسط مسئولین وزارت بهداشت، بین 23 تا 25 درصد حداقل دارای یک اختلال روانی هستند .یعنی از هر چهار نفر یک نفر.
تعداد خشونت ها در کشور نگران کننده است و همیشه جزء پرونده های قضایی با فراوانی بالا بوده است همچنین آماری که از نزاع توسط پزشکی قانونی ارایه شده است هم تاییدی بر همین نکته است که خشونت بالاست.همین طور خشونت های خانگی و شاخص های دیگر. طبیعی است که در جامعه ایی که شادی و نشاط اجتماعی بالا باشد نشانگان اجتماعی و روانی حال بهتری خواهند داشت. لذا طرح این پرسش می تواند یک فرصت باشد از این نظر که ما به موضوع شادی و نشاط فکر کنیم.این قدر گرفتاریم که گاهی اوقات نمی دانیم آخرین باری که از ته دل خندیدیم که بود. البته نشاط وشادابی همیشه خنده نیست که در ادامه توضیح خواهم داد.
چرا در مدرسه و برای دانش آموزان این سوال مطرح شد.اهمیت این موضوع چه بود؟
- بله.پاسخ به این سوال از چند منظر اهمیت دارد.منظر اول مدیران مدرسه و به عبارت بهتر اولیاء مدرسه هستند.مدیر مدرسه، ناظم، معلم. این سه گروه در مدرسه بیشترین نقش را در تقویت شادی دارند.البته این به منزله بی توجهی به سیاستگذاران نظام آموزشی نیست که اتفاقا نقش آنها هم بسیار مهم هست.مدارس شادی گزیز یا مدارس شادی افزا در نتیجه تصمیمات همین سیاستگذاران هست.من معتقدم بنا به دلایل متعدد مدارس ما مدارس شادی نیستند و بیش از این که شاد باشند شادی گزیر هستند. این تفکر در اغلب مدارس غالب است.
پس انتخاب سیاستگذاران و مدیران و معلمین خوب در تزریق شادی و ایجاد بستر شادی و نشاط در مدارس بسیار مهم است.باید اجازه دهیم بچه ها در مدارس شاد تربیت شوند که تاثیرش در یادگیری های دروس و مهارت ها اجتماعی و غیره هم بسیار قابل توجه خواهد بود.منظر دوم دانش آموزان هستند که می توانند در ایجاد این فضا کمک کنند اگر فضا برایشان ایجاد شود.
منظر سوم: خانواده ها هستند.نقش الگوهای تربیتی خانواده ها در تربیت دانش آموزان شاد و یا غمگین کم نیست.لذا هر سه ضلع این مثلت بایست مورد توجه قرار گیرند.گرچه اطلاع ندارنم که پرسش های مهر قبلی نتایجش چه خروجی در عرصه سیاستگذاری ها واجرا داشته ولی همین که به دنبال این سوال باشیم که چگونه محیطی شاد یا شاد تر داشته باشیم خودش یک گام به جلوست. معتقدم دانش آموزی که محیط شاد را در دوران تحصیل خود تجربه کند احتمال این که در آینده در هر کجا که باشد مروج شادی باشد بیشتر از دانش آموزی است که این محیط را تجربه نکرده باشد.ضمن این که فراموش نکنیم دانش آموزان در سنینی هستند که پویایی وتحرک از وژگی های ذاتی شان هست که اگر جلوی شان گرفته شود ممکن است به صورت خشونت که الان هم یکی از اولویت های مسایل محیط های آموزشی است یا گرایش به آسیب های اجتماعی خود را نشان دهد.
چه باید کرد؟
-به نظرم اولین گام پذیرش این موضع در نظام آموزشی است که به دنبال تربیت نسلی باشیم که در امروز و همین طور در آینده شادی و نشاط را برای خود و دیگران هم بخواهد.محیط مدرسه را شاداب کنیم.رنگ مدرسه، نوع پوشش دانش آموزان و اولیاء مدرسه، رنگ کلاس ها و تجهیزات و ... شادی را منتقل کند.استفاده از معلمین با انگیزه و مدیران شایسته راه دیگری است.
این که گفتم شادی همیشه خنده نیست منظورم همین هست.مدیر خوب با اعمال مدیریت خوب خودش می تواند شادابی را در مدرسه ایجاد کند، معلم با انگیزه با تدریس خوب خودش، برخورد مناسب با دانش آموزان و آموزش های عملی در حوزه مهارت های اجتماعی و مسئولیت پذیری و ... می تواند در تقویت این فضا نقش مهمی داشته باشد.ارتباط منطقی و خوب بین اولیاء خانه و مدرسه هم همین طور.
دادن نقش به دانش آموزان در مدرسه احساس خوبی در آنان ایجاد می کند.همین طور اشتباه دانش آموزان را تو سرش خراب نکنیم. هر کسی ممکن است اشتباه کند با شخصیت دانش آموزان برخورد نکنیم.اجازه دهیم جشنواره های اقوام در مدارس برگزار شود به همت خود دانش آموزان، خانواده ها و اولیاء مدرسه در تقویت هویت فرهنگی، گامی اساسی برداریم که یکی از مهمترین مولفه های نشاط اجتماعی است . به حقوشان احترام بگذاریم، به تفاوت ها توجه کنیم، سواد اجتماعی را به دانش اموزان یاد دهیم و فقط متکی بر محفوظات نشویم تا در کنار درس خواندن انسان بودن را هم بیاموزند .مدیر مدرسه ای که دانش آموز برای ورود به اتاقش لازم باشد از کسی اجازه بگیرد نمی تواند در ایجاد این فضا کمک کند.
عطاالدین قاسمی در گفتگو با خبرنگار شهرنیوز به مناسبت فرا رسیدن 15 اسفند روز ملی درختکاری و هفته منابع طبیعی با اشاره به اهمیت مسئله درختکاری اظهار داشت: طبیعت مجموعه جامع و منسجمی بوده که با خلقت و فطرت انسانی سازگار است.
وی افزود: طبیعت زیست سالمی را برای بشر فراهم کرده است، در بین مؤلفههای مهم طبیعت محیط زیست در اولویتهای نخست قرار داشته و از درجه اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، دستکاری در محیطزیست آثار مخرب فراوانی را به بار خواهد آورد.
مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری قم گفت: محیطزیست سالم خود را در فضایی سبز، شاداب و با نشاط نشان میدهد، در حقیقت نعمتهای خداوند متعال خود را در قالب طبیعت و محیطزیست سالم جلوه گری میکند.
قاسمی با اشاره به نقش درخت و فضای سبز در شادابی جامعه عنوان کرد: فرهنگ حفاظت از محیط زیست صرفنظر از هر امر دیگری باید در جامعه به نحو شایستهای نهادینه شود، اگر مردم به حفظ و گسترش محیطزیست پایبند شوند بار مهمی از معضلات این بخش از بین میرود.
وی اضافه کرد: متأسفانه در دهههای اخیر دستکاری و تخریب فراوانی در محیطزیست کشور اتفاق افتاده است، بسیاری از منابع طبیعی، جنگل و فضای سبز کشور در سالهای اخیر از بین رفته است.
مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری قم ادامه داد: زندگی سالم، بانشاط و شاداب جامعه درگرو داشتن محیط زیستی سالم و فضای سبز توسعهیافته است، اهمیت دادن به درختکاری نخستین شاخصه توجه به محیطزیست و فضای سبز است.